گزیده نظرات کریم مجتهدی در مورد سید جمال الدین اسد آبادی
*ارنست رنان در اواخر قرن نوزدهم در سوربن سخنرانیای با عنوان اسلام و دانش ارائه کرد. او در این سخنرانی ادعا کرده بود که اسلام ذاتا نمیتواند دانش پرور باشد. پس از دوماه سیدجمال جوابیهای در اینباره مینویسد. سیدجمال در این مقاله مینویسد که اسلام اصیل و ناب اولیه مشوق مسلمانان در یادگیری و گسترش علوم و دانش بوده است. البته ارنست رنان هم پاسخ سیدجمال را داد و در سخنرانی خود گفت که شما از نژاد پاک آریایی هستید و با اعراب فرق دارید. این نشان میدهد که دیدگاههای ارنست رنان توأم با افکار نژادپرستانه بود.
*معلوم نبود که آیا خود سیدجمال حرفش را قبول داشت یا نه زیرا او بحث میکرد که مسلمانان شمال آفریقا نمیتوانند خودشان را اداره کنند و همچنین بهواسطه اعتقادات و تعصباتی که دارند به تنهایی نمیتوانند اهمیت علوم جدید را درک کنند. بنابراین لازم است تا با اسلحههای آتشین خودمان تمدن را به میان آنها ببریم. کریم مجتهدی
*به نظرم سیدجمال در درجه اول یک مرد سیاسی بود؛ سیاسی با تمام محاسن و معایب آن. بنابراین فکر نمیکنم که سیدجمال بهعنوان یک متفکر درد حقیقت داشته باشد. افکار سیدجمال کلا موردی است. به این معنا که در شرایط گوناگون اندیشههای مختلفی داشته.
*بنابراین میتوان گفت که سیدجمال مبارزی بود که میخواست بهنحوی در هدف اصلیش که سیاسی بود، افراد را با خودش هم نوا کند. اما چون آن افراد در موضع قویتری از وی قرار داشتند، در نتیجه از سیدجمال در جهت پیشبرد اهدافشان بهره بردند. چه در مصر، چه در ایران و چه در فرانسه و هندوستان و در نهایت استانبول. سیدجمال خودش را با یک ماجرای سیاسی مواجه میگرداند و بهتدریج به مهرهای اصلی در آن زمینه سیاسی بدل میشود. از اینرو سیدجمال در هیچیک از بازیگریهای سیاسی خود مقید به اصول اخلاقی و علمی بهمعنای انسانی کلمه نیست.
*مسلما سیدجمال ایرانی بوده و میدانیم که همه اقوام وی در اسدآباد همدان زندگی میکردند. از طرف دیگر در گذرنامه وی که جزو اموال باقیمانده از وی است، ملیت ایرانی وی قید شده است. این گذرنامه هنوز موجود است. اما خودش هیچگاه به صراحت نگفته بود که ایرانی است. لقب وی در خارج از ایران الافغانی بوده است. بهنظر من علت همه این سوءتفاهم خود وی بوده زیرا در هر جایی با اسامی مختلف خوانده شده است، یک جا به اسم حسینی، یک جا به اسم سید و... به هر حال کسی که خود را با القاب مختلف معرفی میکند، در این کار عمد دارد و نمیخواهد اصالت خودش را بروز دهد. برای سیدجمال تنها این مهم بوده که کارش را به هر قیمتی پیش ببرد. اگر در زندگی وی دقت کنیم میبینیم که در جاهای مختلف لباسهای گوناگونی هم پوشیده است. از سوی دیگر بهنظرم، از سیدجمال در کشورهای مختلف حمایت میشد وگرنه چگونه ممکن بود که به راحتی در دربار عثمانی رفتوآمد کند؟ بنابراین میتوان گفت که ماموریتهای سیاسی هم داشته است.
جذبه های کوچک میتوانند به افکاری بزرگ منجر شوند