در سير جهانی شدن پايان به معنای‌انتهاوعدميت نيست بلكه پايان جهانی‌ و شروع جهانی‌ ديگر است. فرآيند جهانی‌شدن مرزهای‌جغرافيايی را ازطريق نيروی‌ارتباطات درنورديده و ملتها را چون دهكده ای‌كوچك در كنار هم می نشاند و درادامه اين ملتها در يكديگر ادغام شده و ملتی يگانه و همگون را تشكيل خواهندداد؛ملتی‌ همگون ولی‌ متنوع . اين ملت همگون به ناچار برای‌تبادل وارتباطات نياز به زبانی يگانه دارد ؛ نيازی‌كه منجر به افول و انقراض زبانهای ديگر شده و زبانی واحد را به منصه ی سلطه می نشاند.زبانی كه ممكن است تمامی پتانسيل های لازم اقتصادی‌، سياسی‌ ،‌ادبی‌ و... را دارا نباشد ولی با همگانی شدن خود در تمام زمينه های فوق الذكر تكامل يافته و نقايص خود را اصلاح خواهد كرد . باتوجه به اينكه تعدد زبان در دهكده ای كوچك بی‌معنی‌ است لذا قدرمسلم جهان ،‌تك زبانی‌شدن است تا انرژی و هزينه های مصروفه جهت تبادل اطلاعات را به حداقل برساند .اين زبان منتخب نيزدر سيرتكاملی‌ خود تغييرات به سزايی را در آينده دورونزديك خواهد داشت.

ازدواجهای‌ چند مليتی‌ و ارتباط كمپانيهای جهان با يكديگر چه زبانی‌ را حاكم خواهدكرد و با توجه به اينكه اقتصاد نقشی تعيين كننده درانتخاب زبان دارد لذا زبان جهانی كنونی چيست تا زبان جهانی آينده در افق دوريا نزديك نيز برمبنای‌ آن باشد؟
جمال